تاریخ انتشار: دوشنبه 1403/03/14 - 04:20
کد خبر: 506703

نگاهی بر نقش دانشگاه و تشکل‌های دانشجویی در انتخابات از دیدگاه امام خمینی(ره)؛

تشکل‌های دانشجویی در اندیشه امام خمینی(ره)/ انتظار معمار انقلاب از دانشگاهیان در انتخابات چیست؟

تشکل‌های دانشجویی در اندیشه امام خمینی(ره)/  انتظار معمار انقلاب از دانشگاهیان در انتخابات چیست؟

دانشگاهی‌ها بدانند این را که همان طوری که یک مجتهد در سرنوشت خودش باید دخالت کند، یک دانشجوی جوان هم باید در سرنوشت خودش دخالت کند. فرق مابین دانشگاهی و دانشجو و مثلاً مدرسه ای و اینها نیست، همه شان با هم هستند. اینکه در دانشگاه رفتند و یک همچو مطلبی را گفتند، این یک توطئه ای است برای اینکه شما جوانها را مأیوس کنند.

به گزارش خبرنگار تشکل‌های دانشجویی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ مسلما نوع مبارزه و نوع حرکت و رویکرد سیاسی تشکل های دانشجویی پس از انقلاب با توجه به تغییرات باید تغییر می کرد. با پیروزی انقلاب اسلامی و شکست دیوار استبداد و از میان رفتن موانع فعالیت سیاسی حرکت ها و جنبش ها فرهنگی سیاسی و انقلابی آغاز شد؛ از جمله می توان به تغییرات محیط دانشگاه اشاره کرد.

باید به جریان شناسی حرکت دانشجویان با توجه به نگرش ها و ایدولوژی ها متعارض که در جامعه وجود داشت؛ اشاره کرد. در یک محور بندی می توان به سه جریان اشاره کنیم. یک جریان مارکسیستی که مشتمل بر حزب توده و چریک های فدایی خلق، سازمان پیکار حزب رنجبران، حزب سوسیالیست و چپی ها و امثال این ها که مبانی اندیشه آنها مارکسیسم، کمونیست و سوسیالیسم، مائوئیسم و تروتسکیسم بود، اشاره کرد.

قبل از شروع سخن شما را به این کلام گهربار امام راحل معطوف می داریم : دانشگاه ما، که مرکز آدمسازی باید باشد، قشر دانشجو که متعهد برای اسلام است و‏‎ ‎‏خونش را برای اسلام داد و فعالیت برای اسلام کرد، حالا بیدار باشد که یک عده‏‎ ‎‏معدودی توی این دانشگاه ها دارند می روند و نمی خواهند اسلام پیدا بشود. نه اینکه‏‎ ‎‏می خواهند دانشگاه درست بشود؛ خیر؛ آنها از درست شدن دانشگاه می ترسند. (صحیفه امام، ج ۸، ص:۱۷۷)

و این سخن امام راحل در باره کلید سعادت مملکت که فرمودند: دانشجوها ذخایر این ملت هستند، مقدرات مملکت ما در آینده به دست دانشجویان امروز است. شئونات مختلفه کشور در دست دانشجویان است که آتیه کشور را آنها باید اداره بکنند. سعادت یک مملکت کلیدش به دست معلم است و به دست دانشجو... .بنابراین هر مملکتی در عالم، هر کشوری در عالم موجودیتش بسته است به دست دانشجو و معلم ... (همان؛ ج ۷، ص ۲۵۴)

قاسم تبریزی پژوهشگر تاریخ معاصر، سندشناس و مسئول کتابخانه تخصصی انقلاب اسلامی مجلس شورای اسلامی در یادداشتی رویکردهای سیاسی تشکل های دانشجویی پس از انقلاب بررسی کرد و این‌گونه نوشت؛

*/// رویکرد سیاسی تشکل‌های دانشجویی پس از انقلاب

در فرهنگ انقلاب، ۱۶ آذر بعنوان یک نماد در مبارزه با استعمار مطرح است. چون دارای ابعاد وسیعی بوده و من بر اساس اسناد، مدارک و خاطرات به جایگاه، موقعیت، و اهداف دانشجویان، و همچنین موقعیت جامعه ما و رسالت دانشجویان بحث خواهیم کرد.

مسلما نوع مبارزه و نوع حرکت و رویکرد سیاسی تشکل‌های دانشجویی پس از انقلاب با توجه به تغییرات باید تغییر می‌کرد. با پیروزی انقلاب اسلامی و شکست دیوار استبداد و از میان رفتن موانع فعالیت سیاسی حرکت ها و جنبش‌ها فرهنگی سیاسی و انقلابی آغاز شد؛ از جمله می‌توان به تغییرات محیط دانشگاه اشاره کرد. باید به جریان‌شناسی حرکت دانشجویان با توجه به نگرش‌ها و ایدولوژی‌ها متعارض که در جامعه وجود داشت؛ اشاره کرد. در یک محور‌بندی می توان به سه جریان اشاره کنیم. یک جریان مارکسیستی که مشتمل بر حزب توده و چریک‌های فدایی خلق، سازمان پیکار حزب رنجبران، حزب سوسیالیست و چپی‌ها و امثال این‌ها که مبانی اندیشه آنها مارکسیسم، کمونیست و سوسیالیسم، مائوئیسم و تروتسکیسم بود، اشاره کرد.

این چند جریان در نگرش و ایدئولوژی علیه اسلام و انقلاب با تقسیم‌بندی سه طیف قابل تحلیل است.

اول: گروه‌هایی که مدعی مدافع مبارزه مسلحانه بودند مانند تشکل‌هایی چون پیکار در راه آزادی طبقه کارگر، سازمان چریک های فدایی خلق و غیره که از ابتدای انقلاب حرکت‌شان بر اساس مبارزه مسلحانه بود؛

دوم: گروهی موسوم به مدافع مبارزه ایدئولوژی و فعالیت‌های سیاسی مانند حزب توده و اتحاد چپ بودند که می‌گفتند که ما انقلاب را قبول داریم؛ ولی مبارزاتمان را ایدئولوژیکی می‌دانیم.

سوم: مدافعین صرفا سیاسی بودند؛ مثل جنبش رنجبران، اگر چه آنها هم در نهایت مدافع مبارزه مسلحانه بودند؛ ولی نه از ابتدا. هر کدام از این احزاب در دانشگاه‌ها دفتر داشته و فعالیت می‌کردند. به نوعی دانشگاه تبدیل شده بود به اتاق مبارزه آنها؛ با وجود این گروه‌ها حرکت علمی و کار تخصصی که از دانشگاه انتظار می‌رفت به تشنج و درگیری تبدیل شد. دوم جریان ناسیونالیسم یا ملی‌گراها بودند با توجه به اصالت نژادی و حرکت‌های ملی‌گرایی تعارضی با ایدئولوژی اسلام داشتند و خودشان را مدافع ایرانیت می‌دانستند.

آنها مخالف مبانی انقلاب اسلامی و قوانین اسلامی و قائل به انفکاک دین از سیاست بودند. و در دولت موقت در جایگاه وزیر، استاندار و معاونین هم نماینده داشتند؛ مانند جبهه ملی، حزب ایران، جبهه دموکراتیک ایران و غیره. این‌ها در دو بخش قابل ارزیابی بودند: اول: رویارویی با اسلام و نظام و انقلاب؛ دوم: مخالف حاکمیت اسلام بودند و دین را امری شخصی می‌دانستند و مدافع جدایی دین از سیاست بودند؛ همان تعبیری که از آن به سکولاریسم یاد می‌شود. سوم جریان اسلامی بود که در چهار طیف قابل بررسی هستند.

اول آنهایی که تفکر التقاتی داشتند؛ نوعی مبانی مارکسیسم را با اسلام ادغام کرده بودند و به مارکسیسم به دیده علمی نگاه می‌کردند؛ مانند سازمان مجاهدین خلق و سازمان آرمان مستضعفین. اینها هم نفوذ داشتند؛ اگر چه اینها در ابتدا خودشان را مدافع می‌دانستند اما با تشکیل خانه‌های امن یا خانه‌های تیمی از همان سال ۵۸ به جمع آوری اسلحه مشغول شدند. نهایت حرکت آنها همان حرکت مبارزه مسلحانه بود. دوم گروهی بودند با نگرش التقاتی به اسلام و سوسیالیست مانند جنبش مسلمانان مبارزه و نهضت مجاهدین خلق و جاما که اینها هم فعالیت تئوریک و اعتقادی داشتند و برای خود مبانی سیاسی تنظیم کرده بودند

در شهرها هم دفاتر داشتند و با انتشار کتاب و نشریه در دانشگاه‌ها هم فعال بودند. سوم جریان نهضت آزادی بود که خصوصا پس از برکناری دولت موقت بعنوان منتقد وارد عرصه مبارزه شدند و مدافع تفکر دموکراسی، آزادی‌خواهی و گرایش به مواضع سیاسی داشتند. اگر سیاست جهانی را لحاظ کنیم، مبانی علمی و اعتقادی آنها به نوعی علوم تجربی بود که در گذشته هم فعال بودند. چهارم جریان انقلابی اسلامی و آنچه که ما خط امام می‌نامیم بودند که فعالیت گسترده داشتند و اکثریت نیروهای آن با عنوان انجمن‌های اسلامی دانشجویان دانشگاه‌ها فعال بودند و در یک تشکل تحت عنوان دفتر تحکیم وحدت خصوصا در سالهای ۵۸ تا ۶۰ فعال بودند.

ناگفته نماند آنچه که ما در این بخش در باره فعالیت‌های دانشجویی تحلیل می کنیم، عموما از ۲۳ بهمن ۵۷ تا سی خرداد ۶۰ است؛ و از تیر۶۰ تا به امروز یک تحلیل جداگانه باید از جنبش دانشجویی داشته باشیم. چون تحول و تغییر در این دوره گسترده است.

مدافعان این طیف اصیل بر مبنای خط امام حرکت می‌کردند. این طیف حضور گسترده‌ای در نهادهای انقلاب چه در تاسیس و چه در گسترش فعالیت آنها داشتند. مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، جهاد سازندگی، کمیته‌ها و حتی دادگاه انقلاب اسلامی و جهاد دانشگاهی و آموزش و پرورش؛ در نهایت تسخیر لانه جاسوسی، محصول این جریان دانشجویی انقلاب اسلامی بود. در این دوران علی رغم همه افراط، تفریط و تعارضی شاهد رشد و تحول در جامعه هستیم.

بدیهی است که برخوردهای ایدئولوژیکی عقلی و استدلالی باعث رشد جامعه می‌شود؛ شور و احساس چپ‌گرایی و یا راست‌گرایی دوران کوتاهی دارد در این جا به سه جریان اسلامی اشاره نکردیم چراکه اینها موقعیتی در دانشگاه‌ها نداشتند: یکی حزب خلق مسلمان بود؛ دوم سازمان فرقان و سوم انجمن حجتیه بودند که اصلا نیرویی در عرصه دانشجویی نداشتند که قابل تحلیل باشد.

 آیا فعالیت سیاسی تشکل دانشجویی یک فرصت بود؟

بدون تردید تشکل دانشجویی یک نیاز مبرم در جامعه ما محسوب می‌شود؛ و نغمه شوم جدایی دین از سیاست و یا عدم دخالت دانشجویان در سیاست و جدایی دانشگاه از سرنوشت مملکت و بی‌تفاوتی آنها در بررسی نیازهای جامعه یک حرکت انحرافی است و دانشجویان نه تنها در فعالیت سیاسی باید شرکت کنند بلکه نقش‌آفرینی هم باید داشته باشند.

 

باید به یک مسئله اساسی هم اشاره کرد تا شاید مسئله را روشن‌تر شود. باید دانست که دانشجو کیست؟جایگاه آن کجاست؟ و مسوولیت او چیست؟ بدون تردید دانشجو باید آرمانگرا و آینده‌گرا باشد و این علاوه بر قوت و قدرت جوانی است. دانشجو سرمایه آینده هر کشور و تضمین کننده فرداست. دانشجویان مدیران، مدبران و کارگزاران آینده کشور هستند. پس باید در سه عرصه خود را آماده کنند: اول خودسازی کنند تا درجامعه نقش مصلح را داشته باشد. یکی از علل ناکارآمدی سیاستمداران و فعالان سیاسی ما عدم تهذیب نفس است.

دوم دانشجو باید در کسب علم تخصصی و علم کاربردی و راهبردی چه در عرصه علوم انسانی و چه علوم خالص توانمند و عمیق باشد. سوم آگاهی به تاریخ گذشته خود داشته باشد؛ حداقل تاریخ یکصد ساله خود را درک و فهم کند. باید عوامل موفقیت و یا شکست جامعه را بدرستی بشناسد.

خصوصا در این راه باید تجربه‌گرا، عبرت‌آموزی و کسب بینش و نگرش در عرصه فعالیت‌ها باشد. نکته دیگر اینکه دانشجو باید استعمار‌شناس باشد. جامعه ما همیشه مورد توطئه و تهاجم استعمار بود؛ بنابراین دانشجو تا استعمار را نشناسد در جامعه کارایی نخواهند داشت. با تعهد و نگاه به اجتماع و درک نیاز زمان می‌توانند حرکتی سازنده در رفع مشکلات داشته باشند. دانشجوی امروز باید با درک اوضاع جهان بویژه عملکرد غرب در برابر ایران، در مسیر استقلال، منافع ملی، وحدت، تمدن و فرهنگ ملی می‌تواند موضع‌گیری صحیح کند. باید بداند آنچه که اهداف انقلاب اسلامی و حرکت امام خمینی بود، حاکمیت فرهنگ و قوانین اسلامی و حاکمیت قانون و قانون‌گرایی و قانون‌پذیری در مسیر رشد و تعالی است. سوم خودباوری و بازگشت به خویشتن و تکیه بر قدرت خود در سازندگی مملکت است. و چهارم اجتناب از غرب‌زدگی و غرب‌شیفتگی است. دانشجوی با فکر باید توان غرب‌شناسی را داشته و ضعف و قدرت غرب را بتواند بدرستی تشخیص بدهد.

کارکردهای تشکل دانشجویی پس از انقلاب اسلامی که با اقبال جامعه همراه بود

با نگاهی به روزها و ماه‌های اول پیروزی انقلاب اسلامی مشخص می‌شود که جریان دانشجویی غالب نیروهای انقلاب و مدافعان امام انقلاب بودند. حضور پررنگ در عرصه جامعه در سیاست، فرهنگ و دین داشتند. در نظام آموزش و پرورش و در مدارس هم در جهت علمی و هم در جهت آگاهی بخشی حضور پررنگ داشتند؛ در جهاد سازندگی و در روستاها و شهرها هم همینطور. بین سالهای ۵۸ تا ۶۶ حضور در جهاد سازندگی در تمام ابعاد فرهنگی و اجتماعی و سازندگی نقش اول را داشتند.

حضور در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بخصوص در خنثی کردن توطئه گروه‌های معارض در کردستان و گنبد و جنوب کشور نقش‌آفرینی کردند؛ در دفاع مقدس حضور دانشجویان بسیار پررنگ بود. در عرصه سیاست، فرهنگ و در مطبوعات و رسانه ها حضور داشتند و به تحلیل و بررسی پرداختند و حرکت فکری و مطالعاتی ایجاد کردند اینها را می‌توان از عملکرد مثبت تشکل دانشجویی پس از انقلاب اسلامی عنوان کرد که با اقبال جامعه همراه بود.

موجب تاسف است که دانشگاه‌های ما با اهداف استعماری بوجود آمد؛ هم در شکل و هم در عمل و هم در نتیجه؛ تاسیس آن با هدف غرب‌گرایی و غرب‌زدگی بود. مدیریت آن تقلید از غرب بود. اما فاجعه‌آمیز‌تر تولید مدارک بود بجای تولید علم. لذا با داشتن این همه فارغ‌التحصیل در رشته‌های مختلف مانند کشاورزی در ۴۰ سال گذشته انقلاب موفقیتی نداشتیم. سیاست رژیم گذشته وابستگی بود. یک طرف قضیه عدم کارایی و تولید مدرک بود که فاجعه‌آمیز بود اگر چه هنوز هم متاسفانه تا حد زیادی با این مشکل مواجه هستیم! شایسته انقلاب اسلامی نیست که فارغ‌التحصیلان علوم مختلف راهبردی و کاربردی نباشند.

با حضور این همه مهندس فنی که در دانشکده‌های فنی ما تحصیل کرده‌اند، چرا باید سیستم صنعتی‌مان ناکارآمد باشد؟ و غیر علمی و غیر تخصصی باشد؟ چرا باید تولیدات ما یارای مقایسه و رقابت با تولیدات کشورهای پیشرفته را نداشته باشد؟! در عرصه علوم انسانی، در ادبیات، جامعه شناسی، هم همینطور. نباید از غرب تقلید کنیم ما باید بر اساس نیاز جامعه خودمان حرکت کنیم. هر چند موفقیت‌های بسیاری در این سال‌های گذشته برای کاربردی و راهبردی کردن علم در دانشگاه هایمان صورت گرفت، ولی کافی به نظر نمی‌رسد. دانشجویان باید نگاه به گذشته داشته باشند و انقلاب را بشناسند. ما نباید به برخی از مشکلات ساده دچار باشیم! ریشه این مشکلات در دانشگاه‌هاست.

امام بر کدام کارکرد تشکل دانشجویی تاکید داشتند؟

اگر نگاهی عمیق به ماهیت انقلاب داشته باشیم، خواهیم دید که اساس انقلاب اسلامی بعنوان یک ایدئولوژی در فرهنگ و علم مطرح است. امام اسلام را بعنوان سیستم حکومتی موفق در دوران مبارزات مطرح کردند که با پیروزی انقلاب تحقق یافت. امام در پیامی که قبل از انقلاب برای اتحادیه دانشجویان خارج از کشور داشتند، در مصاحبه و سخنرانی به دانشجویان و جامعه گوشزد می‌کردند این بود که مشکلات ما را در سه بخش بیان می‌فرمودند.

اول: استعمار فرهنگ ما را از بین برد. دانشگاه ما مروج غرب‌گرایی است و دانشگاه باید از ماهیت استعماری به ماهیت استقلالی برسد؛ و بازگشت به هویت خود داشته باشد.

دوم: دانشجویان باید بازگشت به خویشتن داشته تا مفید باشند. سوم: دانشجویان باید ضد غرب باشند؛ چون دشمن دنبال استعمار و سلطه ماست و در درون جامعه حرکت ضد‌استعماری باید آغاز بشود. امام می فرمود دانشجویان باید چشمشان باز باشد و اصل را بر استقلال قرار بدهند. دشمن‌شناس و زمان‌شناس و موضوع‌شناس باشند. متاسفانه تاریخ ما پیوندی نادرست با غرب دارد. امام می‌فرمود ما از وابستگی اقتصادی واهمه نداریم آنچه برای ما خطر دارد وابستگی فرهنگی است. یکی از اهداف محیط دانشگاه است؛ هر چند که رسانه‌های جهان اکنون در خدمت غرب هستند.

امام سفارش می‌کردند فرهنگ جامعه را باید دگرگون کرد تربیت صحیح باید باشد همراه با علم، تخصص، متعهد و مقید. شناخت و خودباوری و اجتناب از غرب‌زدگی، مطالعه در تاریخ اسلام و تحقیق در آثار متفکران اسلامی می تواند ما را به شناخت برساند. تاکید دیگر امام در رشد تحول جامعه، وحدت دانشگاه و حوزه بود. وحدت آنها مهم است جدایی دین از علم خطرناک است.

در مبانی فلسفه و علم، این وحدت باید به جایگاه بالای خودش برسد و از فاصله و رویارویی باید اجتناب بشود. سیر تکامل جامعه در این ارتباط است. استعمار در دانشگاه‌ها در دوران رضا‌خان و محمدرضا، به مانند ارکان مملکتی، در محتوا دخالت می‌کرد؛ کار موسسه فرانکلین همین بود. برنامه‌های دانشگاه‌های ما مانند دانشگاه شیراز، دانشگاه ملی در آمریکا طراحی می‌شد! امام می‌گفت که دانشگاه باید بر اساس تمدن جامعه خودمان حرکت کند. باید دروس برآمده از فرهنگ خودمان داشته باشد. دانشجو باید تمرین سیاست و تجربه کند. خطاهای گذشته و فعلی را درک کند و برای سازندگی از تجربیات استفاده می‌کند. اساتید و دروس دانشگاهی در تاریخ بیانگر مظلومیت جامعه ماست. دانشجو باید در رفع معظلات حرکت کند و خطاهای دوره پهلوی نباید تکرار بشود. نباید ساسیت‌کاری و سیاست بازی در کار باشد.

در اینجا ضرورت انقلاب فرهنگی از سه جهت مشخص می‌شود:

روند دانشگاه‌ها همانی بود که استعمار طراحی کرد پس باید اصلاح شود؛ دوم متون درسی دانشگاه‌ها از مبانی غربی بود پس باید درست شود؛ سوم حذف حرکت آنارشیستی که در دانشگاه وجود داشت باید تبدیل به محیط علمی و کارآمد می‌شد.

در آن دوران دانشگاه به میدان مبارزه تبدیل شده بود و گروه‌های مانند کومله و چپی‌ها دانشگاه را به مرکز مبارزه سیاسی تبدیل کردند؛ لذا انقلاب فرهنگی مطرح شد که یک ضرورت بود. متاسفانه روند انقلاب فرهنگی و برنامه‌ریزی‌های ستاد انقلاب فرهنگی نتوانست انتظارات امام و رهبری را در این سال‌ها برآورده کند.

این نهاد باید حرکت انقلاب فرهنگی را احیا کند و باید به تدوین کتاب‌ها و تولید علم ومتون درسی ما انجام بدهد. حتی انتظار می رفت که ما متون درسی جهان اسلام را بتوانیم تولید کنیم! ما انقلاب جهانی کردیم نه اینکه بعد از ۴۰ سال محتاج باشیم! البته جهاد دانشگاهی در ابتدای راه موفقیت‌هایی داشت اما در ادامه راه به سکون رسید.

انتظارات امام از دانشجویان

شما جوانان دانشجو و جوانان عزیزی که از هر جا آمده اید، امید این ملت هستید که باید این راهی را که فرا راه شما گذاشته شده است به آخر برسانید. و این نهضتی را که در راه او آن همه جانفشانی شده است، ادامه بدهید.

اگر سخنان و بیانات ارزشمند حضرت امام خمینی(س) در صحیفه را مورد مطالعه قرار دهیم، می یابیم که در مقاطع گوناگونی دانشجویان را خطاب قرار داده و انتظارات خویش و جامعه را درباره آنان بیان کرده است.  امام از دانشگاهیان انتظار دارند همچون ناظری بصیر و آگاه، هوشمندانه و متعهدانه عملکردها و تصمیم گیریها را مدنظر داشته و با نقادی دلسوزانه خطا و لغزش احتمالی را گوشزد نمایند و همچون مشاوران و کارشناسانی امین، مساعدت خویش را از دست اندرکاران و مجریان امور دریغ ندارند.

همچنین در رخدادها و مراحل حساس و تعیین کننده ای همچون انتخابات، همراه با دیگر بازوان فکری جامعه، با ارائه ملاکها و معیارها مردم را برای مشارکت و حضور مؤثر در سرنوشت خویش مدد رسانند و در جهت گیریها و خلق بسترهای اجتماعی  فرهنگی تسهیل کننده راه تحکیم مقاومت ملی و انقلابی در برابر جهانخواران، امت اسلام را حامی و هادی باشند و به مدد قدرت فنی و دانش خویش در تشخیص و افشای ترفندهای دشمنان، لحظه ای درنگ به خود راه ندهند.

گزیده ای از بیانات ایشان را در همین ارتباط گردآوری کرده ایم که در ادامه می خوانید:

استقبال از حکومت اسلامی

دانشجویان چشمشان باز است. شما مطمئن باشید اگر این مکتب را عرضه نمایید و حکومت اسلامی را چنانکه هست به دانشگاهها معرفی کنید، دانشجویان از آن استقبال خواهند کرد. دانشجویان با استبداد مخالفند؛ با حکومتهای دست نشانده و استعماری مخالفند؛ با قلدری و غارت اموال عمومی مخالفند؛ با حرامخوری و دروغپردازی مخالفند. با اسلامی که طرز حکومت اجتماعی و تعالیم دارد، هیچ دانشگاه و دانشجویی مخالفت ندارد.(ولایت فقیه، ص 130)

وحدت مذهبی در دانشگاه

سعی کنید در دانشگاه پرچم اسلام را بالا ببرید؛ تبلیغات مذهبی بکنید؛ مسجد بسازید؛ اجتماعاً نماز بخوانید؛ تظاهر به نماز خواندن بکنید. وحدت مذهبی لازم است. وحدت مذهبی است که این اجتماع عظیم و فشرده را ایجاد می کند. اگر علاقه به استقلال ایران دارید، وحدت مذهبی داشته باشید.( سخنرانی در جمع دانشجویان و طلاب، صحیفه امام، ج 1، ص 267 268)

مخالفت با طرحهای استعماری

بر جوانان دانشگاهی است که با حرارت با این طرح مفتضح[اشاره به تصویب طرح ذلت‏بار کاپیتولاسیون] مخالفت کنند؛ با آرامش و با شعارهای حساس، مخالفت دانشگاه را به ملتهای دنیا برسانند. بر دانشجویان ممالک خارجه است که در این امر حیاتی که آبروی مذهب و ملت را در خطر انداخته، ساکت ننشینند.( پیام به روحانیون و ملت ایران، همان، ص412)

توجه به مکتب مترقی اسلام

من با کمال تأسف از وضع ایران، به شما دانشجویان داخل و خارج امیدوارم؛ امید روزی که کشور از لوث وجود اجانب و عمال آنها پاک شود. شما ای جوانان عزیز! یأس به خود راه ندهید، حق پیروز است... بر شما جوانان روشنفکر و دانشمند است که از اوضاع عبرت بگیرید و بر اجتماع خود افزایش دهید و از مخالفتهای بی اساس احتراز کنید، و مکتبهای بی اساس دیگران را کنار گذاشته، به مکتب مترقی اسلام روآورید، و در راه حق و محو باطل دست به دست هم دهید، و مردم را از اهداف پاک اسلام با خبر کنید، و از جنایات و خیانات عمال اجانب پرده بردارید؛ و از خداوند متعال استمداد کنید، «اِنَّهُ وَلِیُّ التَّوْفیق».( پیام به عموم مسلمین و دانشجویان، همان، ج 3، ص171172)

دفاع از اسلام

وظیفۀ عموم مسلمانان و خصوص علمای اعلام و روشنفکران و دانشگاهیهای علوم قدیمه و جدیده است که برای دفاع از اسلام عزیز و حفظ احکام حیاتبخش آن، که ضامن استقلال و آزادی است، و از میهن بزرگ خود که مهد بزرگان و آزادیخواهان بوده و اکنون در شرف سقوط است از فرصت استفاده کنند و گفتنیها را بگویند و بنویسند و به گوش مقامات بین المللی و سایر جوامع بشری برسانند.( پیام به علما و ملت ایران، همان، ص 262)

تحصیل علم با کمال جدّیت

باید چه طبقۀ جوان روحانی و چه دانشگاهی، با کمال جدیت به تحصیل علم، هر یک در محیط خود ادامه دهند. این زمزمۀ بسیار ناراحت کننده که اخیراً بین بعضی جوانان شایع شده که درس خواندن چه فایده ای دارد، مطلبی است انحرافی و مطمئناً یا از روی جهالت و بیخبری است و یا با سوءنیت و از القائات طاغوتی شیطانی است که می خواهند طلاب علوم دینی را از علوم اسلامی باز دارند که احکام اسلام به طاق نسیان سپرده شود و محو آثار دیانت به دست خودمان تحقق پیدا کند،

و جوانان دانشگاهی ما را انگل و متکی به قشرهای استعماری بار بیاورند که همه کس چون همه چیز وارداتی باشد و احتیاج به اجنبی در تمام ابعاد و رشته های علمی هر چه بیشتر روزافزون شود؛ و این خطر بزرگی است که کشور را هر چه بیشتر به عقب می راند.

اگر علوم اسلامی مردانی متخصص نداشت، تا کنون آثار دیانت محو شده بود؛ و اگر پس از این نداشته باشد، این سد عظیم مقابل اجانب منهدم می شود و راه برای استثمارگران هر چه بیشتر باز می شود و اگر دانشگاهها خالی از مردانی دانشمند و متخصص شوند، اجانب منفعت طلب چون سرطان در تمام کشور ریشه دوانده و زمام امور اقتصادی و علمی ما را در دست می گیرند و سرپرستی می کنند. باید جوانان با این فکر غلط استثماری مبارزه کنند؛ و بهترین و مؤثرترین مبارزه با اجنبی، مجهز شدن به سلاح علم دین و دنیاست. و خالی کردن این سنگر و دعوت به خلع این سلاح، خیانت به اسلام و مملکت اسلامی است.( پیام به انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا، همان، ص 326327)

التزام به احکام اسلام

باید جوانان روحانی و دانشگاهی قسمتی از وقت را صرف کنند در شناخت اصول اساسی اسلام که در رأس آن توحید و عدل و شناخت انبیای بزرگ، پایه گذاران عدالت و آزادی است، از ابراهیم خلیل تا رسول خاتم صلی اللّه  علیه و آله و علیهم اجمعین و در شناخت طرز تفکر آنها از نقطۀ اقصای معنویت و توحید تا تنظیم جامعه و نوع حکومت و شرایط امام و اولی الامر و طبقات دیگر، از امرا و ولات و قضات و فرهنگیان که علما هستند و متصدیان مالیات اسلامی و شرایط آنها تا برسد به شُرطه و کارمندان شهربانی؛ و ببینند اسلام چه کسانی را برای حکومت و کارمندان آن به رسمیت شناخته و چه کسانی از شغل حکومت و شاخه های آن مطرود است.

باید شما دانشجویان دانشگاهها و سایر طبقات روحانی و غیره از دخالت دادن سلیقه و آرای شخصی خود در تفسیر آیات کریمۀ قرآن مجید و در تأویل احکام اسلام و مدارک آن جداً خودداری کنید، و ملتزم به احکام اسلام به همۀ ابعادش باشید.

و مطمئن باشید آنچه صلاح جامعه است، در بسط عدالت و رفع ایادی ظالمه و تأمین استقلال و آزادی و جریانات اقتصادی و تعدیل ثروت به طور عاقلانه و قابل عمل و عینیت، در اسلام به طور کامل می باشد و محتاج به تأویلات خارج از منطق نیست. و لازم است مراقب باشید با کمال دقت و هوشمندی که کسانی که التزام به اسلام ندارند به جمیع ابعادش ولو در اصلی از اصول با شما موافق نیستند، آنها را دعوت به التزام کنید؛

و اگر مؤثر نشد از شرکت دادن آنها در اجتماعات و انجمنهای اسلامی احتراز کنید. و گمان نکنید زیادی افراد هر چه باشد شما را به هدف نزدیک می کند و پس از وصول به هدف، آنها قابل تصفیه هستند. باید بدانید و می دانید که قشرهای غیرمسْلم یا غیرملتزم به اسلام، از پشت به شما خنجر می زنند و شما را قبل از وصول به هدف از کار می اندازند یا نابود می کنند. از تجربه های سابق عبرت بگیرید.( پیام به انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا، همان، ص322323)

برخورد با استادان منحرف

ای فرزندان ایران! پیوندتان را با ملت بزرگمان که تنها می خواهد روی پای خود بایستد و هیچ گونه گرایشی به شرق و غرب نداشته باشد، و به همین مناسبت مورد هجوم چپ و راست قرار گرفته است و هر روز شاهد کشتار دسته جمعی آنان به دست شرق و غرب هستیم، مستحکمتر کنید،

و با شعار واحد توحیدی، دست جباران و غارتگران بین المللی را از مخازن غنی خود کوتاه کنید، و با دست یافتن به مخازن بزرگ و کوتاه کردن دست زمامداران، کرسی نشینان خیانتکار، با همت ملت بزرگ به ادارۀ کشور بپردازید؛ و سرمایه های عظیمی که امروز به دست دزدهای غارتگر بین المللی و دودمان پهلوی و بستگان آنان و هیأت حاکمه و دیگران تباه می شود، در راه صلاح و خیر ملت و مملکت به کار اندازید. بساط هرج و مرج و اسراف و هرزه گریها را به برکت حکومت اسلامی درهم پیچید و کشور خود را نجات دهید. و به خدای بزرگ اتکال کنید که نگهدار و معین شماست. ...

اگر از استادان و دبیران و سران قوم، انحرافی از مقاصد ملی و دینی که سرنگونی رژیم پوسیده در رأس آن است دیدید، شدیداً اعتراض کنید و راه ملت را که راه خداست به آنان پیشنهاد کنید، و در صورتی که نپذیرفتند، از آنان احتراز کرده و صریحاً مقاصد منحرف آنان را برای مردم مظلوم شرح دهید؛ که اینها خائن به دین و ملت و کشورند و می خواهند شاه و اربابان او و چپاولگران بین المللی به غارتگری خود ادامه دهند و ملت را به حال فقر و عقب ماندگی نگه دارند.( پیام به ملت ایران، همان، ص 484486)

حفظ انسجام

متفکرهای ما، روشنفکرهای ما، همۀ دانشجویان و دانشگاهیان، بدانند که نقشه این است و آثارش را ما داریم می بینیم. این گروه گروه شدنها برای همین است که نگذارند این انسجامی که بوده حفظ شود. می خواهند نگذارند مردم بیدار بشوند و راه خودشان را پیدا کنند؛ همان راهی را که اسلام دستور داده که همه با هم باشید. خداوند وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّه  جَمِیعاً ولاَتَفَرَّقُوا[صفحه 113، پاورقی 1] را بر مردم واجب کرده. همه با هم باشید و تفرق در کار نباشد. با تفرق همۀ فسادها هست. و با تمسک به خداوند همۀ صلاح و سعادتها هست.

خداوند ان شاءاللّه  همۀ شما را و همۀ ما را و همۀ ملت را بیدار کند. و همۀ ما در راه اسلام و در راه استقلال مملکت و در راه حقیقت و آزادی قدم بردارد و این نهضت را به آخر برسانیم.

(سخنرانی در جمع اعضای انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم، همان، ج8، ص315316)

تزکیه نفس

برای شما مهم در دانشجویی و در دانشیاری و در استادی و در شاگردی و در تربیت [و] در علم این است که یک تربیت صحیح همراه علم باشد. عالِم تربیت شده به تربیت انسانی، که همان تربیت اسلامی است. کوشش کنید که هر قدمی که برای علم برمی دارید، برای عمل ظاهری و برای اعمال باطنی، ایجاد تقوا در خودتان، ایجاد استقامت، امانت در خودتان بکنید که وقتی از دانشگاه ان شاءاللّه  بیرون می آیید یک انسانی باشید که هم معلومات داشته باشید و هم امانتدار باشید. برای معلوماتتان، هم امانتدار باشید و هم تزکیۀ نفس کرده باشید؛ نفس خودتان را مهار کرده باشید. نفس انسان سرکش است.

و سرکشی آن انسان را به زمین می زند. همان طوری که اگر انسان سوار یک اسب سرکش باشد و مهار نداشته باشد این اسب سرکش انسان را به هلاکت می رساند، نفس انسان بدتر از هر سرکشی است. سرکشی نفس، انسان را به هلاکت می رساند. هر قدمی که برای تعلیم و تعلم برمی دارید، همراه آن قدم، قدمی باشد برای مهار کردن نفستان که از این سرکشی که دارد و آزادی که برای خودش فرض می کند که هیچ مهاری در کار نباشد؛

خودتان مهار کنید نفس خودتان را... اینطور نباشد که تعلم باشد، شما در طرف علوم طبیعی و این طایفه هم در طرف علوم فقهی و الهی، دقایق علوم را بررسی کنید، لکن از آن جهالاتی که در نفس است و از آن سرکشیهایی که در نفس است غفلت بکنید. اگر غفلت بکنید، هر قدمی که در علم بردارید از انسانیت دور شده اید؛ هی دورتر. انسانیت یک راه مستقیمی است، یک راه مستقیم که اگر از این ور کسی برود مُعْوَج است و برخلاف انسانیت است؛ اگر از آن ور هم برود برخلاف است و آن کسی که اعوجاج پیدا کرد و راه مستقیم نرفت، هر چه پیش برود دور می شود از راه انسانیت. مثل این می ماند که یک خط مستقیم بکشید، دو خط اینطور، هر چه این خط جلوتر برود، از خط مستقیم دور می شود.

هر چه درس بخوانید و بخوانیم، اگر چنانچه به راه مستقیم نباشیم و مهار نکنیم معلومات خودمان را و مهار نکنیم نفس خودمان را و در این راه مستقیم نکُشیم نفس را، هر چه معلومات زیادتر بشود، از انسانیت، انسان دورتر می شود و مشکلتر می شود انسان خودش را برگرداند.

شما که الآن جوان هستید قوای جوانی را الحمدللّه  دارید و مبتلای به سستیهای پیری نشدید، زود می توانید خودتان را اصلاح کنید. خیال نکنید که بگذاریم آخر عمر، آن وقت توبه بکنیم. آخر عمر توبه ممکن نیست برای آدم، اگر از اول عمر دنبال قضیه نباشد، خودش، خودش را نسازد، آخر عمر دیگر نمی تواند؛ قوای شیطانی در انسان ریشه کرده و قوی شده و قوّۀ خود آدم، ضعیف شده و اراده اش ضعیف شده و کاری از او نمی آید.

جوانها قدر جوانیشان را بدانند که صرف کنند در علم و در تقوا و در سازندگی خودشان که اشخاص امین صالح بشوند که مملکت با اشخاص امین صالح می تواند مستقل باشد. همۀ این پیوستگیهایی که ما به خارج پیدا کردیم دنبال این بود که ما رجال صالح نداشتیم.

آن وقت اگر رجال صالحی بودند، کنار بودند؛ کنار گذاشته بودند. آنهایی که در میدان بودند رجال صالح نبودند، دانشمند هم بودند، اما رجال صالح نبودند، به درد مملکت نمی خوردند! و آنها بودند که ما را پیوستۀ به خارج کردند و سالهای طولانی مملکت ما در حلقوم خارجیها منافعش فرو رفت؛ و به ما آن کردند که الآن می بینید که هیچ نداریم. شماها ذخایر این مملکت هستید، جوانید، دانشجو هستید، ذخیرۀ این مملکت هستید،

طوری بکنید که این ذخیره ها برای مملکتتان مفید واقع بشود و خودتان را اصلاح بکنید تا ان شاءاللّه  یک انسانهای متعهد صحیح العمل امین؛ کشورتان دست خودتان و خودتان اداره اش بکنید. آدم امین را هیچ کس نمی تواند مُعْوَجش کند. اشخاصی که اعوجاج دارند اینها امانت ندارند؛ اینها صلاحیت ندارند.( سخنرانی در جمع دانشجویان اهواز، همان، ج 9، ص35)

مقابله با منحرفان و تفرقه افکنان

آنچه کراراً تذکر داده ام، و رمز پیروزی است؛ اتحاد گروههای دانشجویی و تشکیل یک گروه اسلامی ملی است در مقابل منحرفان که کوشش دارند تفرقه بیفکنند، و شما جوانان عزیز را که امید کشور هستید و سعادت و ترقی میهن بسته به فعالیت شماست به تباهی بکشند و نگذارند در راه تعالی کشور قدم بردارید، و به علم و ادب که مایۀ پیشرفت و رهایی از استعمار و استثمار نو و کهنه است اشتغال پیدا کنید. و باید بدانید اختلاف و تفرقه سرچشمۀ تمام بدبختیها و اسارتهاست.

ممکن است عناصر فاسدی در دانشگاه و سایر مدارس در بین جوانان ما نفوذ کنند و با برنامه ای حساب شده تفرقه افکنی کنند. لازم است با هوشیاری آنان را شناسایی کنید و بشناسانید، که جوانان عزیز ما از توطئه آنان مطّلع شوند، و در راه خنثی نمودن آن کوشا شوند.( پیام به استادان، دانشجویان و دانش آموزان، همان، ج10، ص80)

خودیابی و خودباوری

شما دانشجوهای عزیز خودتان در صدد این باشید که از غربزدگی بیرون بیایید. این گمشدۀ خودتان را پیدا کنید. گمشدۀ شما خودتان هستید. شرق خودش را گم کرده و شرق باید خودش را پیدا بکند. آنها در صددند که با هر ترتیب شده است خودشان را به ما تحمیل کنند، و شما باید مقاومت کنید. شمایی که می خواهید مستقل باشید، می خواهید آزاد باشید، می خواهید خودتان سرپای خودتان ایستاده باشید، باید همۀ قشرها در این مملکت، همۀ قشرها بنای بر این بگذارند که خودشان باشند.(سخنرانی در جمع اعضای انجمن اسلامی دانشگاه اردبیل، همان، ج 12، ص 7)

نرفتن به راه اشتباه

طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاهها باید دقیقاً روی مبانی اسلامی مطالعه کنند و شعارهای گروههای منحرف را کنار گذارند و اسلام عزیز راستین را جایگزین تمام کج اندیشیها نمایند. این دو دسته باید بدانند اسلام خود مکتبی است غنی که هرگز احتیاجی به ضمیمه کردن بعضی از مکاتب به آن نیست. و همه باید بدانید که التقاطی فکر کردن خیانتی بزرگ به اسلام و مسلمین است که نتیجه و ثمرۀ تلخ این نوع تفکر در سالهای آینده روشن می گردد.

با کمال تأسف گاهی دیده می شود که به علت عدم درک صحیح و دقیق مسائل اسلامی، بعضی از این مسائل را با مسائل مارکسیستی مخلوط کرده اند و معجونی بوجود آورده اند که به هیچ وجه با قوانین مترقی اسلام سازگار نیست. دانشجویان عزیز! راه اشتباه روشنفکران دانشگاهی غیرمتعهد را نروید و از مردم خود را جدا نسازید.( پیام به ملت ایران، همان، ص 208)

استفاده از کتب استاد مطهری

اکنون شنیده می شود که مخالفین اسلام و گروههای ضد انقلاب درصدد هستند که با تبلیغات اسلام شکن خود دست جوانان عزیز دانشگاهی ما را از استفاده از کتب این استاد فقید کوتاه کنند. من به دانشجویان و طبقۀ روشنفکران متعهد توصیه می کنم که کتابهای این استاد عزیز را نگذارند با دسیسه های غیر اسلامی فراموش شود. از خداوند متعال توفیق همگان را خواهانم.

( پیام به ملت ایران، همان، ص187 188)

پر کردن مساجد

شما دانشگاهیها، شما دانشجوها، همه تان مساجد را بروید پر کنید. سنگر است اینجا. سنگرها را باید پر کرد.(سخنرانی در جمع دانشجویان دانشگاه تهران، همان، ص393)

تقویت ایمان خویش

کوشش کنید که در این دانشکده ها و دانشگاهها که هستید، ایمان را در خودتان تقویت بکنید. ایمانی که هم در اینجا شما را شرافتمند می کند و هم در پیشگاه حق آبرو دارید و با آبرومندی وارد می شوید به حق تعالی.(سخنرانی در جمع دانشجویان دانشکدۀ افسری، همان، ص403)

مغز متفکر ملت

این محفل[در این دیدار دانشجویان پاکستانی و معلمین ایرانی حضور داشته‏ اند] محفل معلم و دانشجوست؛ دو گروهی که اگر اصلاح بشوند، یک مملکت را اصلاح می کنند و اگر خدای نخواسته در غیر این معنا باشند، کشورها به تباهی کشیده می شوند. مقام معلّم و مقام دانشجو، که باید مغز متفکر یک ملت را تشکیل بدهد، از اموری است که باید به آن توجه زیاد بشود و وظیفۀ معلم و دانشجو مشخص باشد تا ان شاءاللّه ، بر آن طریقی که اسلام می خواهد و مقام انسانیت اقتضا می کند، از همان طریق راه بروند و طیّ مقامات رابکنند و به آنجایی برسند که انسان شوند.( سخنرانی در جمع دانشجویان پاکستانی و معلمان ایرانی، همان، ج 13، ص171)

تداوم دهندۀ راه انقلاب

شما جوانان دانشجو و جوانان عزیزی که از هر جا آمده اید، امید این ملت هستید که باید این راهی را که فرا راه شما گذاشته شده است به آخر برسانید. و این نهضتی را که در راه او آن همه جانفشانی شده است، ادامه بدهید. و این صراط مستقیمی را که انبیا جلو راه بشر گذاشتند و نبی اکرم آخرین انبیا و اشرف همه، آن راه را جلو مردم گذاشتند، و مردم را دعوت به این صراط مستقیم کردند و هدایت کردند به راه انسانیت و خروج از همۀ انحای کفر و الحاد و خروج از همۀ ظلمات به نور مطلق، باید شما جوانها همان راه را ادامه دهید تا اینکه پیرو رسول اکرم و در مکتب حضرت صادق پیروانی شایسته باشید.( سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم، همان، ج 14، ص12)

برخورد با منحرفین

دانشگاه که باز شده است، بدانند این جوانهاکه دستها ممکن است در کار باشد که باز مسائل را طور دیگری کنند و شماها را منحرف کنند. همان دفعۀ اولی که شما از یک استاد یا از یک دانشجو یک چیز انحرافی دیدید، همان دفعۀ اول گزارش بدهید تا جلویش گرفته بشود.(سخنرانی در جمع فرماندهان سپاه و بسیج، همان، ج 17، ص156)

کوشش برای اعتلای کشور

امروز که کشور از استقلال شایسته برخوردار است و قید و بند غرب و شرق و غربزدگان و شرقزدگان از کشور و دانشگاه گسسته شده است، جوانان عزیز دانشگاهی هرچه بیشتر در کسب علوم و فنون در اعتلای کشور معظم خود کوشش نمایند؛ و از نفوذ عناصر منحرف و وابسته به چپ و راست قاطعانه جلوگیری کنند، و نگذارند محیط مقدس دانشگاه آلوده به اغراض منحرفان و وابستگان به اجانب گردد. و اگر انحراف و گرایشی به شرق و غرب خدای نخواسته از اساتید یا دانشجویان مشاهده کردند، به ستاد فرهنگی اطلاع دهند، و در رفع آن با ستاد همراهی لازم را بنمایند.( نامه به آقای خامنه ای، همان، ج 18، ص 84)

دخالت در امور سیاسی

در دانشگاه بعض از اشخاص رفته اند گفته اند که دخالت در انتخابات، دخالت در سیاست است و این حق مجتهدین است. تا حالا می گفتند که مجتهدین در سیاست نباید دخالت بکنند، این منافی با حق مجتهدین است، آنجا شکست خورده اند حالا عکسش را دارند می گویند. این هم روی همین زمینه است، اینکه می گویند انتخابات از امور سیاسی است و امور سیاسی هم حق مجتهدین است هر دویش غلط است. انتخابات سرنوشت یک ملت را دارد تعیین می کند.

انتخابات بر فرض اینکه سیاسی باشد و هست هم، این دارد سرنوشت همۀ ملت را تعیین می کند، یعنی آحاد ملت سرنوشت زندگیشان در دنیا و آخرت منوط به این انتخابات است. این اینطور نیست که انتخابات را باید چند تا مجتهد عمل کنند. این معنی دارد که مثلاً یک دویست تا مجتهد در قم داشتیم و یک صد تا مجتهد در جاهای دیگر داشتیم، اینها همه بیایند انتخاب کنند، دیگر مردم بروند کنار؟!

این یک توطئه ای است که می خواهند همان طوری که در صدها سال توطئه شان این بود که باید روحانیون و مذهب از سیاست جدا باشد و استفاده های زیاد کردند و ما ضررهای زیاد از این بردیم، الآن هم گرفتار ضررهای او هستیم. حالا دیدند آن شکست خورد، یک نقشۀ دیگر کشیدند،

و آن این است که انتخابات حق مجتهدین است، انتخابات یا دخالت در سیاست حق مجتهدین است. دانشگاهیها بدانند این را که همان طوری که یک مجتهد در سرنوشت خودش باید دخالت کند، یک دانشجوی جوان هم باید در سرنوشت خودش دخالت کند. فرق مابین دانشگاهی و دانشجو و مثلاً مدرسه ای و اینها نیست، همه شان با هم هستند. اینکه در دانشگاه رفتند و یک همچو مطلبی را گفتند، این یک توطئه ای است برای اینکه شما جوانها را مأیوس کنند.

بیدار باشید! توجه کنید! اینها با توطئه هایشان می خواهند کار را انجام بدهند، نمی توانند با دخالت نظامی کار بکنند، اینها می خواهند با شیطنتهایشان کار خودشان را انجام بدهند. آن وقت شیطنت این بود که سیاست از مذهب خارج است و بسیار ضرر به ما زدند و ما بسیار ضرر خوردیم و آنها هم بسیار نفع بردند. این مطلب شکست خورده. حالا می گویند که سیاست حق مجتهدین است یعنی، در امور سیاسی در ایران پانصد نفر دخالت کنند، باقیشان بروند سراغ کارشان.

یعنی مردم بروند سراغ کارشان، هیچ کار به مسائل اجتماعی نداشته باشند، و چند نفر پیرمرد ملاّ بیایند دخالت بکنند. این از آن توطئه سابق بدتر است برای ایران. برای اینکه، آن یک عده از علما را کنار می گذاشت، منتها به واسطه آنها هم یک قشر زیادی کنار گذاشته می شوند،

این تمام ملت را می خواهد کنار بگذارد. یعنی نه اینکه این می خواهد مجتهد را داخل کند، این می خواهد مجتهد را با دست همین ملت از بین ببرد. باید دانشگاهیها متوجه باشند که اگر چنانچه افرادی در دانشگاه هستند که شیطنت دارند می کنند، اینها را باید توجه کنند که گول اینها را نخورند. خودشان دخالت در امور انتخابات بکنند. انتخابات سرنوشت حتی شمایی که در آنجا هستید را تعیین می کند.( سخنرانی در جمع مدیران و کارکنان صدا و سیما، همان، ص 367 368)

جلوگیری از نفوذ عناصر انحرافی به دانشگاهها

اکنون بحمداللّه  تعالی دانشگاه از چنگال جنایتکاران خارج شده. و بر ملت و دولت جمهوری اسلامی است در همۀ اعصار، که نگذارند عناصر فاسد دارای مکتبهای انحرافی یا گرایش به غرب و شرق در دانشسراها و دانشگاهها و سایر مراکز تعلیم و تربیت نفوذ کنند و از قدم اول جلوگیری نمایند تا مشکلی پیش نیاید و اختیار از دست نرود. و وصیت اینجانب به جوانان عزیز دانشسراها و دبیرستانها و دانشگاهها آن است که خودشان شجاعانه در مقابل انحرافات قیام نمایند تا استقلال و آزادی خود و کشور و ملت خودشان مصون باشد.(وصیتنامه سیاسی الهی امام خمینی، همان، ج 21، ص 430431)

گزارشی از امیر کریمی

مرتبط ها
نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
فرجام مناظرات انتخابات/ مهمترین برنامه نامزدها برای اداره کشور چیست؟
استقبال مردم پایتخت از مهمانی باشکوه ۱۰ کیلومتری عید غدیر
مراسم چهلمین روز شهادت امیرعبداللهیان در حرم حضرت عبدالعظیم
عید غدیر، میهمان موکب‌های دانشگاهی باشید
گزارش تصویری پنجمین مناظره نامزدهای چهاردهمین انتخابات ریاست‌جمهوری
اهدای عیدانه رهبر انقلاب به دریادلان حاضر در جزایر نازعات
قاضی‌زاده‌ هاشمی به نامزدهای ریاست‌جمهوری عیدی داد +فیلم
رهبر انقلاب: مهمترین اثر مشارکت بالا که به آن اصرار داریم سرافرازی جمهوری اسلامی است
از واقعه غدیر چه می‌دانیم؟!
میراحمدی: وزارت کشور برای برگزاری انتخابات آمادگی کامل دارد
قالیباف در مناظره پنجم: باید دقت کنیم که در نقشۀ دشمن حرکت نکنیم
جلیلی در مناظره پنجم: نباید روستا را به یک جایی که فقیر و محروم است نگاه کنید
زاکانی در مناظره پنجم: همسان‌سازی حقوق بازنشستگان را انجام می‌دهیم
قاضی‌زاده در مناظره پنجم: ۱۴ اقدام اجرایی را با قوت انجام می‌دهم
رهبر انقلاب: کسی که توانایی استفاده از فرصت‌ها را داشته باشد اصلح است
رهبر انقلاب: برخی با لبخند دشمن خاطرشان جمع و با لالایی دشمن خوابشان می‌برد+فیلم
فرد اصلح از نظر رهبر انقلاب کیست +فیلم
عکس| دیدار هزاران نفر از اقشار مختلف مردم در روز عید غدیر
نامزدها در راه برگزاری آخرین مناظره
نرخ تورم نزولی میراث شهید رئیسی برای دولت آینده
رهبر انقلاب: مشارکت حداکثری و انتخاب اصلح در انتخابات مهم است
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top